پاک نهاد. (یادداشت بخط مؤلف) : شه خوب صورت شه خوب سیرت شه خوب منظر شه خوب مخبر. فرخی. دو کس چه کنند از پی خاص و عام یکی خوب سیرت یکی زشت نام. سعدی (بوستان)
پاک نهاد. (یادداشت بخط مؤلف) : شه خوب صورت شه خوب سیرت شه خوب منظر شه خوب مخبر. فرخی. دو کس چَه ْ کنند از پی خاص و عام یکی خوب سیرت یکی زشت نام. سعدی (بوستان)
پرزدار مانند مخمل. (ناظم الاطباء). جامۀ پرزدار که پود آن مایل به یک جهت است. خوابناک. (یادداشت مؤلف). - مخمل خوابدار، مخملی که پود آن بلند است و بجانبی یا هر جانب میل تواند کرد
پرزدار مانند مخمل. (ناظم الاطباء). جامۀ پرزدار که پود آن مایل به یک جهت است. خوابناک. (یادداشت مؤلف). - مخمل خوابدار، مخملی که پود آن بلند است و بجانبی یا هر جانب میل تواند کرد
نیک نهاد. (ناظم الاطباء) : خنک آنان که خداوند چنین یافته اند بردبار و سخی و خوب خوی و خوب سیر. فرخی. شادمان باد و بکام دل خویش آن پسندیده خوی خوب سیر. فرخی. گردونش همی گوید ای خوب سیر میرا هم فضل و هنر داری هم جاه و خطر داری. فرخی. از خداوند نظر چشم همی داشت جهان بجهانداری نیکونیت و خوب سیر. فرخی
نیک نهاد. (ناظم الاطباء) : خنک آنان که خداوند چنین یافته اند بردبار و سخی و خوب خوی و خوب سیر. فرخی. شادمان باد و بکام دل خویش آن پسندیده خوی خوب سیر. فرخی. گردونْش همی گوید ای خوب سیر میرا هم فضل و هنر داری هم جاه و خطر داری. فرخی. از خداوند نظر چشم همی داشت جهان بجهانداری نیکونیت و خوب سیر. فرخی